پژوهشیفلسقه اسلامی

مفهوم ناسوت و حضیض ناسوت

با این بیان که مفهوم ناسوت از هر ریشه ای که گرفته شود، به مفهوم انسان، طبیعت و عالم ماده و مادیات است. وقتی قید «حضیض» به آن اضافه می شود حاکی از پستی و دون مرتبگی آن است. آیا مفهوم «انسان» با «انسان پست» یکسان است؟ طبیعی است که نه یکی مفهوم فربه تر و دیگری لاغرتر دارد. آیا مفهوم «انسان» با «انسان عالم، نخبه، وارسته، محقق، متقی و…» همسان است؟ باز جواب منفی است. در کلمات ترکیبی در تمام علوم از ادبیات گرفته تا الهیات همین گونه است. اگر این قیود و اوصاف بی معنی باشد، پس چرا آن ها را در کلام ذکر می کنند؟ چرا بجای «صقع لاهوت»، «لاهوت» و یجای «صقع ربوبی»، «ربوبی» نمی گویند؟ اگر ندانسته این کار را می کنند – که چنین نیست- وای به حال آنها و اگر دانسته این کار را می کنند و ما هردو را یک کاسه می کنیم و می گوییم یک معنی دارد وای به حال ما.

لاهوت و ناسوت به معانی دیگری نیز که محدودتر است به کار رفته اند که منظور نظر ما در این مباحث نیست مثل این معنا:

«لاهوت به معنى خالق است و ناسوت‏ به معنى مخلوق. چه بسا اولى را به روح و دومى را به بدن اطلاق مى‏كنند و نيز چه بسا اولى را به عالم علوى و دومى را به عالم سفلى و يا به ترتيب به سبب و مسبّب و به جن و انس اطلاق مى‏كنند.» «فرهنگ فلسفى، ص550».

دکمه بازگشت به بالا